مترجم: رزیتا ملکی‌زاده
منبع:راسخون




 

هنگامی که احساس خاصی به ما دست می‌دهد، در آن لحظه مکث نمی‌کنیم تا آن احساس را معنی کرده و یا در مورد احساس دقیقی که با آن روبرو هستیم، تأمل کنیم. خواه احساسی از غم باشد، خشم‌ و یا شادی، فرقی نمی‌کند، ما فقط آن را حس کرده و با آن روبرو می‌شویم. ما انسانها، مجموعه‌ای از احساسات و عواطف را در طول عمر خود تجربه می‌کنیم که چندین فرم و نوع را شامل می‌شوند. این مقاله سعی نموده فهرستی جامع از این احساسات را فراهم سازد.
واژه‌ی «احساس» (Emotion ) طیف گسترده‌ای از احساسات، رفتار و تغییرات در جسم و ذهن یا روح را شامل می‌شود. استاد و روانشناس معروف، رابرت پلاتچیک (Plutchik ) شش نوع احساس اولیه و یا مهم ـ ترس، شادی، عشق، غم و اندوه، غافلگیری و خشم را به صورت فهرست در آورده است.
به گفته‌ی وی، این احساسات می‌توانند به عنوان احساسات اولیه یا اصلی، ثانویه یا فرعی و ثالثیه یا درجه سه تقسیم بندی شوند. همراه با احساسات اولیه، ما همچنین احساسات ثانویه را که واکنشی مستقیم از احساسات اولیه می‌باشند را تجربه می‌کنیم. به عنوان مثال، فردی ممکن است پس از تجربه‌ی احساس اولیه‌ی ترس، احساس شرمندگی یا گناه به او دست دهد.
پلاتچیک همچنین عنوان می‌کند که انسان نه تنها احساسات اولیه و ثانویه را تجربه می‌کند، بله احساسات ثالثیه را نیز تجربه خواهد کرد. این احساسات اصلی و اولیه همراه با احساسات ثانویه و ثالثیه وابسته به آنها در ذیل آورده شده‌اند:

احساسات اولیه یا اصلی انسان

ترس

ترس واکنشی است که به خطری قریب الوقوع نشان می‌دهیم. این عمل مکانیسم بقا بوده و واکنشی نسبت به برخی از محرک‌های منفی است. این احساس ممکن است حالتی خفیف از رعایت جانب احتیاط بوده و یا ترس بیمارگونه‌ی شدیدی باشد. چنانچه این ترس بی‌اهمیت و جزئی باشد به آن «ترس کم اهمیت یا ناچیز» گویند و اگر خطر به نظر مهیب و هولناک باشد، «ترس جدی یا خطیر» نامیده می‌شود.
یکی از احساسات ثانویه‌ای که در این دسته جای دارد «ناآرامی» است. احساسات مختلف ثالثیه و یا سومی که در این زیر شاخه قرار می‌گیرند عبارتند از:

• اضطراب
• دلهره
• پریشانی
• وحشت
• دلواپسی
• تشویش
• نگرانی

احساس ثانویه‌ی دیگری که در این دسته جای دارد «وحشت» می‌باشد. احساسات ثالثیه‌ی مختلفی در این زیر مجموعه وجود دارند. فهرست این احساسات به شرح ذیل است:

• هراس
• هول
• خوف
• هیجان زیاد
• خجالت
• دلهره
• شوکه شدن
• رعب و دهشت
شادی و سرور

شادی و یا شادکامی حاکی از لذت، رضایت و مسرت می‌باشد. احساسی از سعادت، آرامش درونی، عشق، ایمنی و رضایت به انسان دست می‌دهد. در این احساس هم تفکر خوش‌بینانه و هم عملکردهای مثبت وجود دارد.
اولین احساس ثانویه آن «سرزندگی» است. این احساس شامل احساسات ثالثیه‌ی گوناگونی از جمله موارد ذیل است:

• شعف
• وجد
• خوشنودی
• سرخوشی
• سعادت
• شوق
• لذت
• خرسندی
• سرمستی

میل و رغبت احساس ثانویه دیگری است که احساسات ثالثیه مختلفی را شامل می‌شود:

• اشتیاق
• هیجان
• نشاط
• شوق و شعف

احساسات دیگر موجود در این رده، رضایت، آرامش، خوش بینی، غرور و شیفتگی را شامل می‌شود.

عشق

عشق از احساس یکی بودن عمیق ناشی می‌شود. عشق می‌تواند افلاطونی، رومانتیک، مذهبی یا خانوادگی باشد. عشق با توجه به و با در نظر گرفتن رشته‌ی الفت و محبت، دوستی، نوع دوستی و خیرخواهی، تفاوتهای جزئی دارد. برطبق تعریف روانشناسی، عشق یعنی معطوف داشتن عزت نفس خود به دیگری است.
عشق دارای سه احساس ثانویه ـ علاقه، اشتیاق و شهوت می‌باشد.
علاقه احساسات ثالثیه‌ی ذیل را در برمی‌گیرد:

• دلبستگی
• کشش
• ستایش
• شور و اشتیاق
• ملاحظه و مراعات

شهوت به احساسات ثالثیه‌ی مختلفی همچون موارد ذیل ارتباط می‌یابد:

• انگیختگی
• میل
• شورمندی
• شیفتگی
• وسواس فکری

غم و غصه

غم و اندوه ضرورتاً به حس از دست دادن و بی‌فایدگی ارتباط می‌یابد. اگر فرد در این احساس غرق شود، ممکن است به حالتی از افسردگی کشیده شود. هنگامی که فردی آرام، کم انرژی و از خود دست کشیده باشد، می‌توان نتیجه گرفت که دچار غم و اندوه شده است. چنین فردی معمولا دارای بدنی افتاده، لب و لوچه‌ای آویزان و ظاهری غمگین است.
احساسات ثالثیه‌ای که به طور مستقیم به غم و اندوه مربوط می‌شوند، به شرح ذیل می‌باشند:

• افسردگی
• ناخشنودی
• بدبختی
• دل مردگی
• ملولی
• نومیدی

احساسات ثانویه «رنج» شامل درد، آزردگی و تألم روحی و تشویش می‌شود. از احساسات ثانویه دیگر «ناامیدی» است که شامل احساسات نوع سومی همچون دلسردی و ناخوشنودی است. «شرم» یک احساس ثانویه است که می‌تواند به احساسات نوع سومی مانند احساس گناه، ندامت و پشیمانی در ارتباط باشد.
احساسات ثانویه «بی‌توجهی» را می‌توان از طریق فهرست احساسات ثالثیه ذیل درک نمود:

• ناامنی
• بیگانگی
• احساس غربت
• خجالت
• حقارت

احساس همدردی و دلسوزی نیز در این دسته قرار می‌گیرد.

غافلگیری یا سورپرایز شدن

غافلگیری به معنای ظاهر شدن یک نتیجه غیر منتظره می‌باشد. هنگامی که فردی غافلگیر یا سورپرایز می‌شود، این احساس همراه با با بالا بردن ابرو، خطوط افقی در پیشانی، دهان باز، کشیده شدن پوست زیر ابرو و چشمانی کاملاً باز خواهد بود. بسته به شدت غافلگیری، ممکن است فرد دهان خود را باز نکند، و تنها فک او به پایین کشیده شود. بالا بردن لحظه‌ای ابرو یکی از متداول‌ترین نشانه‌های سورپرایز شدن است.
احساسات نوع سومی در این رابطه وجود دارند که عبارتند از:
• حیرت
• شگفتی

خشم

خشم به دلیل بی‌عدالتی، کشمکش، تحقیر، سهل انگاری و یا خیانت برانگیخته می‌شود. چنانچه خشم به قوت خود باقی بماند، فرد به هدف حمله‌ی لفظی و یا فیزیکی می‌نماید. اگر خشم کم اثر باشد، فرد بی سر و صدا اخم کرده و احساس تنش و خصومت می‌کند. اغلب، هنگام احساس همدردی با دیگری، ممکن است خشم آشکار شود. چنانچه منظور از منشاء درد و رنج شناخته شود، میزان و شدت خشم تغییر می‌یابد.
«غضب و جنون» احساس ثانویه‌ای است که به احساسات ثالثیه‌‌ی ذیل تمایز می‌یابد:

• خشم جنون آمیز
• غیظ
• تلخی و غم
• نفرت
• دلخوری
• بیزاری

سرخوردگی و عصبانیت انواع مشابه از احساسات نوع سوم هستند.
احساس ثانویه «آزردگی» شامل احساسات سومی مانند موارد ذیل می‌شود:

• اضطراب
• ناراحتی
• کج خلقی

یکی دیگر از احساسات ثانویه «انزجار» می‌باشد که شامل احساسات ثالثیه‌ی ذیل است:

• تنفر شدید
• تحقیر شدگی

برخی از احساسات سوم دیگر حسادت و عذاب روحی را شامل می‌شود.

فهرست احساسات انسانی

• رضایت
• محبت
• پرخاشگری
• تردید
• بی علاقگی
• اضطراب
• ملالت
• دلسوزی
• گیجی
• حقارت
• افسردگی
• شك و دودلی
• وجد
• یکدلی
• حسادت
• خجالت
• شادی و سرخوشی
• بخشش
• نا امیدی
• حق شناسی
• غم
• گناه
• نفرت
• امید
• دهشت
• خصومت
• احساس غربت
• گرسنگی
• هیستری یا هیجان زیاد
• علاقه
• تنهایی
• عشق
• کج خیالی
• ترحم
• مسرت، لذت
• غرور
• خشم شدید، دیوانگی
• تأسف
• پشیمانی
• شرم
• رنج
• همدردی

به دلیل وسعت و پیچیدگی که احساسات دارند، تعریف و به فهرست در آوردن تمام احساساتی که انسان آنها را تجربه کرده، کار دشواری است. اگر در خیابان از هر فردی در مورد «احساس» سئوال کنید، خواهد گفت که احساس و عاطفه یعنی داشتن حسی خود جوش نسبت به کسی، چیزی و یا رویدادی است. احساسات بر اساس اینکه فرد چه برداشتی از آنها دارد و یا تا چه اندازه آن احساس برایش خاص و منحصر بفرد باشد، عموماً ذهنی و درونگرانه می‌باشند. بعضی افراد ممکن است بیشتر از یک احساس در آنها وجود داشته باشد و در بعضی دیگر ممکن است فاقد بعضی احساسات باشند.گفته می‌شود که فرد هرچه احساسات بیشتری تجربه کند، زندگی متنوع‌تر و جالب‌تری خواهد داشت. احساسات به ما انسانها کمک می‌کنند تا احساسی را که نسبت به بعضی شرایط، مردم، چیزهای مختلف داریم، بیان کرده و از عهده‌ی موقعیت‌هایی که هر روزه با آنها مواجهیم برآییم.